از ابهام در کنترل کیفیت داروها تا بیعدالتی در توزیع داروی هموفیلیها

خبرگزاری مهر، گروه سلامت؛ هموفیلی نوعی اختلال نادر است که به دلیل کمبود یا نبودن پروتئینهای کافی (فاکتورهای انعقاد)، مانع از لخته شدن خون به طور عادی میشود. بیمار مبتلا به هموفیلی در صورت دچار شدن به آسیب دیدگی یا زخم بیشتر از یک فرد عادی خونریزی میکند.
خونریزیهای ارثی به گروهی از بیماریها گفته میشود که در آنها عواملی مانع انعقاد خون میشوند. یکی از بیماریهای معمول در این زمینه هموفیلی است که از والدین به فرزند انتقال پیدا میکند. هموفیلی بر روی یک ژن معیوب X قرار میگیرد، بنابراین اگر پدر مبتلا به هموفیلی بوده و مادر سالم باشد، دختران حامل ژن میشوند و پسران سالم خواهند بود. چنانچه پدر سالم و مادر حامل ژن معیوب باشد، دختران سالم و پسران مبتلا به هموفیلی میشوند.
علاوه بر مشکلاتی که بیماری برای فرد ایجاد میکند، کمبود دارو، هزینههای بیماری و چالشهای بیماران نیز باری بر دوش بیماران هموفیلی شده است که نیازمند یک عزم راسخ برای کاهش این درد و مشکلات بیماران هموفیلی است.
در همین راستا خبرنگار مهر با «احمد قویدل» مدیرعامل کانون هموفیلی ایران گفتگویی داشته است که در ادامه مشروح این پرسش و پاسخ را میخوانید.
چالشهای اساسی بیماران هموفیلی چیست؟
یکی از چالشهای اساسی بیماران نادر، از جمله بیماران هموفیلی، عدم دسترسی مستمر به داروهای حیاتی است. این داروها برخلاف داروهای عمومی، بهصورت روزمره در بازار دارویی جهانی تولید نمیشوند و تنها بر اساس سفارشهای مشخص ساخته و توزیع میشوند.
در حال حاضر، تعداد بیماران هموفیلی شناساییشده در جهان کمتر از یکمیلیون نفر است، اما این حوزه سهم قابلتوجهی از اقتصاد دارویی جهان را به خود اختصاص داده است. در ایران نیز هزینه تأمین داروهای این بیماران سالانه حدود ۳.۵ هزار میلیارد تومان برآورد میشود.
همچنین از مشکلات اصلی این است که این داروها باید با برنامهریزی دقیق و بر اساس تقویم مشخص وارد یا تولید شوند تا بیماران با کمبود مواجه نشوند. اما سازمان غذا و دارو در این زمینه عملکرد مطلوبی نداشته است. بهرغم آنکه بیماران در بیشتر مواقع به دارو دسترسی دارند، این دسترسی همواره پایدار نیست.
در برخی بازههای زمانی، دارو برای چندین ماه نایاب میشود و سپس بهصورت ناگهانی عرضه میشود. این نوسانات نهتنها بیماران را دچار مشکلات جدی میکند، بلکه دولت نیز در پاسخ به انتقادات، بهجای ارائه راهکار، صرفاً به بیان میزان هزینهکرد سالانه خود بسنده میکند.
در همین راستا خبرنگار مهر با احمد قویدل مدیر اجرایی کانون هموفیلی و مشاور گفتگویی داشته است که در ادامه مشروح این پرسش و پاسخ را میخوانید.
آیا به صورت دقیق روی داروهای داخلی نظارت میشود؟
از مشکلات موجود، عدم کنترل کیفی مناسب بر داروهای داخلی است. با وجود آنکه دو شرکت داخلی در حال تولید فاکتور ۸ هستند و ایران سالهاست که در تولید فاکتور ۷ نیز پیشرو بوده، اما کیفیت این داروها همواره یکسان نیست. بیماران گزارش میدهند که تأثیر برخی سریهای تولیدی بهشدت متغیر است؛ بهگونهای که یک بیمار از اثرگذاری مطلوب یک دارو سخن میگوید، درحالیکه بیمار دیگر همان دارو را بیاثر میداند.
این مسئله نشاندهنده ضعف جدی سازمان غذا و دارو در انجام آزمایشهای کنترل کیفی پس از تولید است. در جلسهای که با این سازمان برگزار شد، مسئولان بهصراحت اعلام کردند که این آزمایشها را انجام نمیدهند. درحالیکه نظارت بر کیفیت داروهای توزیعشده امری ضروری است و هزینه آن نیز باید توسط شرکتهای داروسازی تأمین شود، اما این روند در کشور بهدرستی اجرا نمیشود. این ضعف نظارتی موجب شده است که داروهای داخلی، با وجود کاهش کمبودها، همچنان با چالشهای کیفی جدی مواجه باشند.
عدم توجه به داروهای نوین چه آسیبی به صنعت داروسازی وارد میکند؟
یکی از انتقادات جدی به سازمان غذا و دارو، بیتوجهی به پیشرفتهای دارویی در سطح بینالمللی است. با وجود آنکه تولید داخلی داروهایی مانند فاکتور ۸ اقدامی مثبت تلقی میشود، اما این به معنای محروم کردن بیماران از داروهای نوین جهانی نیست.
در حال حاضر، داروهای جدیدی در سطح بینالمللی تولید شدهاند که نهتنها عوارض جانبی کمتری دارند، بلکه کیفیت زندگی بیماران را بهشدت بهبود میبخشند. بااینحال، سیاستهای سازمان غذا و دارو در این زمینه بسیار کند و محافظهکارانه بوده و تنها پس از ۱۵ سال موفق شدهاند یک قلم داروی جدید را برای ۱۲۲ بیمار وارد کنند. این در حالی است که استفاده از این داروها میتواند هزینههای درمانی دولت را نیز تا ۵۰ درصد کاهش دهد.
چالشهای صنعت پلاسما چیست؟
یکی دیگر از مشکلات جدی، نحوه مدیریت منابع پلاسمای خون برای تولید داروهای مشتق از پلاسماست. در حال حاضر، ۳۰ درصد از بیماران هموفیلی نسبت به فاکتور ۸ نوترکیب حساسیت نشان میدهند و مجبور به استفاده از داروهای پلاسمایی هستند که با توجه به وجود این نیازمندی در کشور اما روند جمعآوری و فرآوری پلاسما به صورت نامنظم پیش میرود.
ایران سالانه حدود ۶۰۰ هزار لیتر پلاسما تولید میکند، اما به دلیل نبود زیرساختهای مناسب برای پالایش، بخش عمدهای از این پلاسما به خارج از کشور ارسال شده و سپس با قیمتهای بالاتر مجدداً وارد میشود. این در حالی است که با ایجاد پالایشگاههای مجهز در داخل کشور، میتوان علاوه بر تأمین نیاز بیماران، از خروج ارز نیز جلوگیری کرد.
چه ابهاماتی در سیاستگذاری صنعت پلاسما وجود دارد؟
در کشورهای پیشرفته، صنعت پلاسما بهعنوان یک حوزه اقتصادی پایدار شناخته میشود و در کنار اهدای داوطلبانه، افراد میتوانند در ازای دریافت مبالغ مشخص، پلاسما اهدا کنند. اما در ایران، این روند شفاف نیست و با مشکلات متعددی روبهرو است.
نامگذاری مراکز جمعآوری پلاسما بهعنوان “مراکز اهدای پلاسما” باعث شده تا حساسیتهای اجتماعی نسبت به این موضوع افزایش یابد، درحالیکه این فرآیند در واقع یک فعالیت صنعتی است؛ علاوه بر این برخی مراکز در کشور بدون سیاستگذاری مشخص باز یا بسته میشوند و هیچ ساختار نظارتی دقیق و مدونی برای این صنعت وجود ندارد.
سازمان غذا و دارو چه اقداماتی برای پیشرفت در صنعت پلاسما باید انجام دهد؟
با توجه به تمامی این چالشها، انتظار میرود که سازمان غذا و دارو اقداماتی اعم از برنامهریزی دقیق برای تأمین مستمر داروهای حیاتی و جلوگیری از نوسانات عرضه، اجرای نظارت کیفی مستمر بر داروهای تولید داخل و الزام شرکتهای داروسازی به رعایت استانداردهای کیفی، تسهیل ورود داروهای نوین به کشور و جلوگیری از انحصار تولیدات داخلی بر بازار دارویی بیماران نادر، ایجاد زیرساختهای پالایش پلاسما در داخل کشور و مدیریت بهینه منابع برای کاهش وابستگی به واردات و اصلاح سیاستهای صنعت پلاسما و شفافسازی روند جمعآوری و استفاده از این منابع حیاتی را در دستور کار قرار دهد.
درصورتیکه این اصلاحات بهدرستی اجرا نشوند، مشکلات بیماران نادر همچنان ادامه خواهد داشت و کشور در مسیر تأمین داروهای حیاتی با چالشهای بیشتری روبهرو خواهد شد.
وضعیت نظارت و عدالت در توزیع دارو به چه صورتی است؟
در حالی که صنعت پلاسما و درمان بیماران خاص در ایران با چالشهای متعددی مواجه است، کارشناسان معتقدند که ضعف نظارت بر جمعآوری و صادرات پلاسما، عدم شفافیت در قراردادهای پالایش، و همچنین نابرابری در توزیع دارو، مشکلاتی جدی را برای بیماران ایجاد کرده است.
برخی شرکتهای فعال در حوزه پلاسما با ارائه خدماتی مانند اینترنت رایگان یا پذیرایی از اهداکنندگان، در رقابتی فشرده برای جذب افراد قرار دارند. این در حالی است که بسیاری از منتقدان معتقدند اگر این صنعت بهدرستی مدیریت نشود، ممکن است باعث آسیب به سلامت عمومی شود. از سوی دیگر، در سطح بینالمللی، کشورهایی مانند آمریکا و آلمان نیز این صنعت را توسعه دادهاند و بهعنوان شغل دانشجویی به آن نگاه میشود.
همچنین بیعدالتی در توزیع دارو خود یک چالش بسیار بزرگ است. و این در حالی است که برخی بیماران در شهر تهران داروهای مورد نیاز خود را بهوفور دریافت میکنند، بیماران در استانهای دورافتاده با کمبود شدید مواجه هستند. این مسئله بارها از سوی انجمنهای بیماران خاص مطرح شده، اما هنوز راهحلی برای آن ارائه نشده است.
یکی دیگر از انتقادات جدی به این حوزه، نبود شفافیت در میزان جمعآوری و صادرات پلاسما است. برخی شرکتها صدها هزار لیتر پلاسما را جمعآوری و صادر میکنند و این در حالی است که در کشور داروی کافی وجود ندارد. این مسئله لزوم نظارت دقیق وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو را بیش از پیش ضروری کرده است.
ارائه خدمات درمانی با چه چالشهایی روبهرو است؟
علاوه بر مشکلات مربوط به پلاسما، چالشهای متعددی نیز در زمینه درمان بیماران خاص وجود دارد. وزارت بهداشت در بستههای حمایتی خود خدماتی مانند فیزیوتراپی و دندانپزشکی را برای این بیماران در نظر گرفته است، اما در عمل ظرفیت اجرای این برنامهها وجود ندارد.
نبود پزشکان و پرستاران مجرب در مراکز درمانی، عدم آشنایی برخی پزشکان با بیماریهای خاص، و تصمیمات غیرکارشناسی مانند انتقال بیماران به مراکز نامناسب، از جمله مشکلاتی است که بیماران با آن مواجه هستند.
همچنین بیماران خاص با مشکلات مالی جدی مواجه هستند و امروزه متأسفانه امکان دریافت وامهای حمایتی برای آنها محدود شده است؛ از طرفی نیز بیماران برای دریافت داروهای خود باید هزینههای زیادی را پرداخت کنند که با تنها حقوق فرد قابل پرداخت نیست.
وضعیت بیماران اتباع به چه شکل است؟
مشکلاتی که پناهندگان افغان در دسترسی به خدمات درمانی دارند، به ویژه در زمینه دارو و درمان. این موضوع به عنوان یک چالش جدی محسوب میشود. همچنین بیماران افغانستانی از دسترسی به دارو و خدمات درمانی محروم شدهاند و تنها برخی از آنها که به نوعی شناسایی شده هستند میتوانند از این خدمات بهرهمند شوند. از همین سبب بسیاری از افراد افغانستانی برای دسترسی به دارو وارد بازار سیاه دارو میشوند.
همچنین با اینکه مددکاران اجتماعی در برخی موارد به بیماران افغان کمک میکنند تا از خدمات درمانی استفاده کنند، اما این کمکها به صورت غیررسمی و در حاشیه بیمارستانها انجام میشود.
به صورت کلی توجه به نیازهای بیماران خاص و بهبود ساختارهای حمایتی و نظارتی تأکید میشود تا بیماران بتوانند به خدمات بهتری دسترسی پیدا کرده و کیفیت زندگی آنها بهبود یابد.