فرهنگی

فارسی؛ زبان اقلیم فرهنگی ایران است

افتتاحیه همایش «زبان و هویت» با حضور جمعی از استادان برجسته زبان‌شناسی، جامعه‌شناسی و علوم اجتماعی در سالن «تصویر» سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور برگزار شد. این نشست، فرصتی برای بررسی ابعاد گوناگون ارتباط زبان با هویت فردی، ملی، قومی و تاریخی بود. در این مراسم، آزیتا افراشی، سعید معیدفر، یعقوب احمدی، نگار داوری اردکانی و علی ربیعی از منظرهای گوناگون به تحلیل این پیوند پیچیده پرداختند. همچنین در پایان، از کتاب «سیر تاریخی تحولات اجتماعی زبان فارسی» تألیف بهمن زندی رونمایی شد.

استعمار، زبان و بازتولید هویت

«آزیتا افراشی» استاد زبان‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رئیس انجمن زبان‌شناسی ایران، در سخنان خود با تمرکز بر موضوع «زبان و هویت از منظر مطالعات پسااستعماری»، گفت: حیات یک مستعمره در قالب یک ترجمه آغاز می‌شود مستعمره، بازنویسی از نسخه‌ای اصلی است که در جایی دیگر از نقشه واقع شده است.

وی با اشاره به نام‌هایی چون نیوانگلند (انگلستان جدید)، نیواسپین (اسپانیای جدید) و نیویورک (یورک جدید)، افزود: این واژه‌ها استعاره‌هایی زبانی از روندهای سلطه‌گرانه‌اند که در قالب ترجمه ظاهر شده‌اند.

افراشی با تأکید بر این‌که زبان استعمارگر، ابزاری ناپیدا برای سلطه فرهنگی بوده، تصریح کرد: استعمارگران با علم به تأثیر زبان بر ذهن، اندیشه و هویت، تلاش کردند از طریق تصاحب زبانی، فرهنگ، باورها و آداب ملت‌ها را تغییر دهند. چنین فرآیندی در درازمدت به بیگانگی و فروپاشی هویت فرهنگی منجر شده است.

این استاد زبان‌شناسی یکی از مفاهیم کلیدی مطالعات پسااستعماری را «استعمار زبانی» دانست و گفت: فرآیندی که طی آن، زبان استعمارگر به‌عنوان زبان رسمی، اداری، آموزشی و قانونی تحمیل شده و زبان‌های بومی را بی‌ارزش ساخته است.

به گفته وی، استعمار نه‌تنها جسم، بلکه ذهن را نیز اشغال می‌کند و این امر در استعاره‌های زبانی، ترجمه‌های مسموم و تحقیر فرهنگی متجلی می‌شود.

رئیس انجمن زبان‌شناسی ایران افزود: زبان، مولفه‌ای بنیادین در نظریه‌های پسااستعماری است، چراکه تجربه استعمارشدگی غالباً از مسیر زبان بازنمایی و تحلیل می‌شود. واژه‌هایی که به‌ظاهر خنثی هستند، استعاره‌هایی خاموش از سلطه‌اند.

زبان، زیست اجتماعی و هویت چندلایه

«سعید معیدفر» دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران، در سخنرانی خود با تمرکز بر «نقش زبان در شکل‌گیری هویت»، به لایه‌های متعددی از هویت انسان پرداخت و گفت: از بدو تولد، فرد نامی می‌گیرد که حامل فرهنگ و خرده‌فرهنگ خانواده و جامعه است. حتی جنسیت و رنگ پوست هم درون چارچوب‌های فرهنگی معنا پیدا می‌کند.

وی با تأکید بر این‌که زبان، تعیین‌کننده‌ هویت‌های محلی، منطقه‌ای، ملی و جهانی است، توضیح داد: وقتی فردی به زبان فارسی سخن می‌گوید، بخشی از هویت فارسی را بازنمایی می‌کند. این زبان، صرفاً وسیله گفتار نیست بلکه آمیخته‌ای از نظم، شعر، اسطوره و موسیقی است.

معیدفر نسبت به از بین رفتن هویت‌های محلی هشدار داد: در گذشته، فرد در همان محل و محله‌ای که متولد می‌شد، زندگی می‌کرد و هویت او با آن فضا پیوند داشت. امروز اما هر سه سال یک‌بار محل زندگی عوض می‌شود. این امر باعث بی‌ریشگی و بی‌هویتی است.

دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه تهران تأکید کرد: تداوم، سکونت و همجواری فیزیکی، پایه‌های شکل‌گیری هویت مشترک‌اند و زبان، ابزار اصلی بازشناسی این پیوندهاست. زبان فارسی در گذر از سلطه‌ فرهنگی عرب‌ها، توانست ماهیت خود را حفظ کند و به زبان هویت ایرانی بدل شود اما بدون حضور فیزیکی و اجتماعی در کنار هم، زبان به‌تنهایی نمی‌تواند ضامن هویت باشد.

سیاست‌گذاری زبانی و چالش‌های معاصر

«علی ربیعی» در سخنانی صریح و چندلایه، به ۲ چالش کلیدی در نسبت زبان و هویت پرداخت و گفت: نخست، جهانی‌شدن و تغییرات فناورانه که زبان و هویت را در معرض فرسایش قرار داده‌اند؛ دوم، موضوع تکثر قومی و زبانی در ایران و ضرورت سیاست‌گذاری دقیق برای مواجهه با آن. ما امروز در شرایطی هستیم که زبان و هویت باید در فضایی جهانی‌شده حفظ شود. ارزش‌ها، سبک زندگی و زبان در حال تغییرند اما زبان، آخرین سنگر هویت فرهنگی و ملی ماست.

ربیعی در توضیح سه رویکرد سیاست‌گذاری زبانی توضیح داد: اول سیاست ادغام: که به حذف زبان‌های قومی و هویت‌های محلی در قالب فرهنگ غالب می‌انجامد و در درازمدت موجب بی‌هویتی و سرکوب فرهنگی می‌شود؛ دوم سیاست جدایی: که به تفکیک فرهنگی می‌انجامد و خطر انشقاق و تنش‌های قومی را در پی دارد و سوم سیاست بازسازی: که از نظر ربیعی، بهترین مدل است. این مدل به زبان‌های قومی به‌عنوان ابزارهایی برای غنای زبان و هویت ملی نگاه می‌کند و انسجام ملی را در دل تنوع فرهنگی و زبانی جست‌وجو می‌کند.

فارسی؛ زبان اقلیم فرهنگی ایران است

ربیعی گفت: همان‌گونه که سالاد از اجزای متنوع اما هویت‌مند تشکیل شده، ایران نیز می‌تواند مجموعه‌ای از زبان‌ها و فرهنگ‌های هم‌زیست باشد که همه در هویت ملی سهیم‌اند. سالاد، یک هویت دارد اما هیچ‌کدام از اجزایش بی‌هویت نیستند. فارسی زبان هیچ قومی نیست بلکه زبان اقلیم فرهنگی ایران است. اگر نگاه‌مان را به زبان فارسی تغییر دهیم، آن را نه عامل حذف بلکه عامل پیوند خواهیم دید.

وی در پایان بر لزوم تفکیک میان «تدریس زبان فارسی» و «تدریس به زبان فارسی» تأکید کرد و اظهار داشت: همزیستی زبان‌ها، نقطه قوت فرهنگی ماست، نه تهدید.

هویت، خشونت و ضرورت سیاست‌های هم‌گرا

«یعقوب احمدی» استاد جامعه‌شناسی دانشگاه پیام نور با تأکید بر سیال و چندلایه بودن مفهوم هویت گفت: بیش از ۲ سوم جنگ‌های جهانی بعد از ۱۹۹۰ ناشی از اختلافات هویتی بوده‌اند. هویت اگر تبدیل به ایدئولوژی شود، می‌تواند به خشونت منجر شود. هویت بدون دیگری معنا ندارد تا وقتی دیگری را تعریف نکنیم خود را نمی‌شناسیم اما اگر این تفاوت، مبنای تبعیض یا دشمنی شود خطرناک است.

احمدی با اشاره به تجربه ایران، افزود: ما تا قبل از دوره مدرن و دولت-ملت‌سازی، همزیستی مسالمت‌آمیز اقوام را داشتیم اما از دوره مشروطه به بعد، هویت معیار جایگزین طبیعی‌بودن تنوع شد و حساسیت‌های قومی افزایش یافت.

استاد جامعه‌شناسی دانشگاه پیام نور، سه راهکار کلیدی برای حفظ انسجام ملی پیشنهاد داد که از جمله آن اول حمایت مادی، معنوی و حقوقی دولت از فرهنگ‌ها و زبان‌های پیرامونی؛ دوم مشارکت این فرهنگ‌ها در سیاست‌گذاری مرکزی و سوم ایجاد حس تعلق و تعهد فرهنگی در میان اقوام برای حفظ وحدت است.

زبان در بستر هویت‌های متکثر

«نگار داوری اردکانی» دانشیار زبان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی سخنرانی خود را با محور «بازاندیشی در رابطه زبان و هویت» ارائه کرد و با انتقاد از تلقی منطقی و خطی از رابطه زبان و هویت، گفت: این رابطه خطی نیست؛ هویت امری ترکیبی چندبعدی، بافت‌بنیاد و انفعالی است.

داوری اردکانی تأکید کرد: زبان دارای ۲ شأن است، ابزاری و عاطفی. زبان مادری، زبان احساس و پیوند است؛ در حالی‌که زبان دومی مثل زبان انگلیسی که یاد می‌گیریم و آموزش می‌بینیم، ابزاری است. اگر این ۲ شأن را با هم خلط کنیم، دچار امنیتی‌سازی زبان می‌شویم.

وی با اشاره به تجربه زیسته ایرانیان پس از اسلام اظهار داشت: زبان فارسی در پیوند با تمدن کهن ایرانی جایگاه نمادین خود را در هویت ملی پیدا کرد. این در حالی است که در کشورهایی مانند استرالیا، زبان انگلیسی جایگاه مشابهی ندارد.

فارسی؛ زبان اقلیم فرهنگی ایران است
نگار داوری اردکانی، دانشیار زبان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی

دانشیار زبان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی افزود: زبان تغییر می‌کند. اگر به‌واسطه ترس از تغییر نسل جوان را از آموختن زبان‌های دیگر محروم کنیم برخلاف مسیر طبیعی هویت عمل کرده‌ایم.

رونمایی از کتابی درباره سیر تحولات زبان فارسی

در پایان این رویداد، با حضور علی ربیعی و استادان دانشگاه از کتاب «سیر تاریخی تحولات اجتماعی زبان فارسی» نوشته بهمن زندی رونمایی شد. این کتاب، تلاشی است برای تحلیل روندهای تاریخی و اجتماعی‌ای که زبان فارسی را از دوران باستان تا امروز شکل داده‌اند. نویسنده در این اثر به بررسی نقش زبان در تحکیم انسجام ملی، مقابله با چالش‌های فرهنگی و شکل‌دهی به هویت ایرانی پرداخته و با تکیه بر منابع تاریخی، به تبیین پویایی و مقاومت فرهنگی زبان فارسی در برابر فشارهای سیاسی و اجتماعی پرداخته است.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا