«مصائب بایندُر»؛ کتابی در رشادت نیروی دریایی طی جنگ جهانی دوم

کتاب مصائب بایندر بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم نوشته رضا جهانفر در ۴۰۰ صفحه و هفت فصل در ۱۰۰۰ نسخه توسط مرکز مطالعات و تحقیقات نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نشر دفتر پژوهشهای نظری و مطالعات راهبردی نداجا) و دانشگاه علوم دریایی نوشهر منتشر شده است.
استاد میرجلالالدین کزازی مقدمه این کتاب را نوشته است؛ کتابی که دومین اثر از سهگانه بایندر است. اثر نخست تحت عنوان بایندر در سال ۹۷ منتشر و به عنوان کتاب سال ارتش، تقدیرشده در جشنواره امام علی (ع) و جشنواره دانش پژوهش و یکی از کتابهای برتر نیروی مسلح در سالهای ۹۷ و ۹۸ شناخته شد. بعد از انتشار این اثر منتقدان، استادان و بستگان شهدای جنگ جهانی دوم، اسناد و مستنداتی را به دست نویسنده رساندهاند که باعث شد وی دومین اثر را در این زمینه بنویسد به نام مصائب بایندر که توسعهیافته کتاب بایندر است.
کزازی در بخشی از مقدمه این اثر ضمن اشاره به موقعیت جغرافیایی ایران و مرزهای زمینی و دریایی آن نوشته است: ایران که بیشه شیران است و زادگاه و زیستگاه دریادلان و دلیران، هر چند تنها از یک سوی با دریا و آبهای آزاد در پیوند بوده است و ازینروی، نیازی ناگزیر و ستوهآور به نیروی دریایی نداشته است، این نیرو را فرو نمیگذاشته است و بدان نیز میاندیشیده است و میپرداخته است. از این است که نیروی دریایی در این سرزمین سپند اهورایی، پیشینهای دیرینه یافته است و نمونه را در روزگار هخامنشیان، ایرانیان در دریا نیز با دشمنانشان میجنگیدهاند و مرزهای آبی ایران را، از درازدستی و تاراج و آزمندی و ستمگاری آنان، پاس میداشتهاند و برابر تازشهایشان بشکوه و نستوه چون کوه، درمیایستادهاند و شگفتی میآفریدهاند (ص. ۱۵).
جهانفر در گفتوگو با خبرنگار ایرنا در مورد این کتاب اظهار داشت: کتاب مصائب بایندر که بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی ارتش در ایران طی جنگ جهانی دوم است، در بخشهایی نگاه جامعهشناختی به عملکرد نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم و کاهش شدید سرمایه اجتماعی در ایران در این زمان دارد و اینکه این افراد یعنی ۶۰۰ شهید نیروی دریایی در جنگ جهانی دوم به صورت خودجوش در برابر متفقین ایستادگی کردند.
ایران و سرمایه اجتماعی از بینرفته در جنگ جهانی دوم
به گفته جهانفر، یدالله بایندر فرمانده و از مسئولان ناوگان شمال وقت بود که در برابر نیروهای شوروی و یک روز بعد غلامعلی بایندر، برادر یدالله و فرمانده قوای بحری ایران (فرمانده نیروی دریایی جنوب) در جنوب کشور در برابر نیروهای انگلیسی (شهریور ۱۳۲۰) شهید میشوند. این نیروها با توجه به صدور فرمان ترک مخاصمه، برابر قواعد نظامی وظیفه نظامی نداشتند و حماسهای که این شهدا آفریدند بر اساس حس وطن دوستی خود در برابر بیگانه آنهم در شرایط کاهش سرمایه اجتماعی در کشور بود.
وی در توضیح وضعیت اجتماعی ایران در زمان جنگ دوم جهانی اظهار داشت: در جنگ جهانی اول بازاریان و روحانیون در برابر بیگانگان ایستادگی کردند؛ اما در جنگ جهانی دوم این مقاومت را نداشتیم. سرمایه اجتماعی به دلایل مختلفی که در کتاب شرح داده شده، کاهش پیدا کرد. مشارکت و اعتماد در جامعه وجود نداشت. این که نظامیها خودجوش در برابر شوروی و انگلیس ایستادگی کردند و شهید شدند به ما نشان میدهد، شهید و شهادت وابسته به یک زمان و مکان خاص نیست. این شهدا متعلق به یک دوره دیگر تاریخی بودند؛ اما به واسطه اینکه در برابر بیگانه از وطن و هموطن دفاع کردند، محترم هستند.

جهانفر ادامه داد: یکی از ویژگیهای شهید غلامعلی بایندر نویسندگی و پژوهشگری است و کتابهایی؛ از جمله کتاب خلیج فارس را نوشته است. وی در این کتاب تحقیقات جامعی در مورد خلیج فارس دارد. بخشهایی از متن منسوب به وصیتنامه او و در کتاب خلیج فارس این است: «…تو ای ایرانی که در این سرزمین پهناور زیست میکنی و خلیج فارس را تنها به انگیزه که بخشی از وطن توست دوست میداری. ای هموطن که کرانههای سوزان خلیج فارس زادگاه توست و این ژرفای زندگیبخش مرواریدش را نثار تو میسازد تا مزد تلاشت را از کام کوسهها به در آری و ماهیانش را هدیه فرزندانت تا قوت آنان را تامین کنی و تو که فرسنگها دورتر از این دریای ایرانی خلیج فارس را تنها از روی نقشه جغرافیا میشناسی، آیا هرگز با خود اندیشیدهای که این آب تلخ و شور پهناور بهترین پاسدار تاریخ تو، شرف تو و ملیت توست؟»
«بایندُر»؛ شهیدی فراموششده
وی در پاسخ به این سوال که با چه انگیزهای کتاب را نوشته است، توضیح داد: رشته من جامعه شناسی و دانشآموخته جامعه شناسی ورزشی در مقطع دکتری و اکنون پژوهشگر پسادکترا در حوزه مدیریت دانش هستم. برخی دیگر از کتاب های من مرتبط با تاریخ نظامی است؛ اما مساله وطن و هموطن مسالهای نیست که در هیچ دورهای از تاریخ مغفول بماند. سرزمین ما زخم خورده جهل دوستان، خیانت منافقان و حسادت بیگانگان است. در طول تاریخ بیشتر از همه این سه عامل اثرگذار بودند.
وضعیت ایران در زمان جنگ جهانی دوم، وضعیت دردناکی بود. حکومت مرکزی پایداری نداشت و مردم پشتوانه حکومت مرکزی را از دست داده بودند؛ یکی از درس ها این بود که هیچ حکومتی بدون مردم پایدار نیست؛ یعنی سرمایه اجتماعی مساله مهمی است.
جهانفر در مورد اینکه چه عاملی باعث شده در مورد بایندر و جانفشانیهایش کتاب بنویسد، نیز گفت: فراموش شدن موضوع بایندر و نیروی جنگ جهانی دوم به عنوان یک واقعه فراموششده که تبلیغات زیادی در مورد آن انجام نمیشد، مطرح بود. ابتدا چند مقاله پژوهشی در فصلنامههای پژوهشی در این مورد نوشتم، موضوع گسترش پیدا کرد، سخنرانی و چند کارگاه در این مورد برگزار کردم. سپس ابتدا کتاب بایندر و بعد مصائب بایندر را نوشتم. وقتی کتاب اول تالیف و منتشر شد یکی از واکنشها این بود که از من انتقاد شد چرا من در مورد فرمانده نیروی دریایی پهلوی اول کتابی نوشتهام؟ در حالیکه به عنوان یک نویسنده دفاع مقدس شناخته میشدم.
وی با اشاره به دعای ۲۷ صحیفه سجادیه گفت: این دعا دعای مرزبانان است و امام سجاد (ع) در این دعا برای مرزبان حکومت اموی دعا میکند، حکومت اموی که بدترین جنایت را در حق اهل بیت کردند و این دعا بعد از واقعه عاشوراست ولی امام سجاد (ع) بینشی داشتند و میدانستند اگر مرزبان سست بشود مردم در آسایش نخواهند بود.
جهانفر در مورد زمان تحقیقات برای نوشتن این کتابها گفت: برای کتاب بایندر روند تحقیقات حدودا سه سال طول کشید و روند تالیف کتاب مصائب بایندر هم از سال ۱۳۹۸ با توجه به اسناد جدید و در گفتوگو با منتقدان و کارشناسان آغاز شد و در نهایت در زمستان سال ۱۴۰۳ در بندر باسعیدو با حضور مردم، امیردریادار شهرام ایرانی، فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و مسئولان محلی رونمایی شد. بندر باسعیدو جایی است که شهید بایندر پرچم انگلیسیها را پایین کشید و پرچم ایران را دوباره نصب کرد.
این کتاب رویکرد جامعهشناختی به جنگ دارد. یعنی ابعاد جامعهشناختی مهم است و حکومت باید هر زمانی به سرمایه اجتماعی توجه کند. اگرچه شهدا خود در زمان حیات از اعتقادات، از سرزمین، از وطن، از هموطن دفاع می کنند؛ شهادت آنها هم میتواند زایشگر سرمایه اجتماعی باشد. این کتاب یا کتابهایی مثل این در مورد روایتهای دفاع از وطن و قهرمانان، میتواند موجب زایش سرمایه اجتماعی در کشور بشود.
در بخشی از کتاب مصائب بایندر میخوانیم: در سپیدهدم روز سهشنبه چهارم شهریور ۱۳۲۰، همزمان با شلیک مسلسل از هواپیمای جنگی، ناوهای مهاجم نیز بندر انزلی را گلولهباران کردند. طی این بمباران که تا نزدیک ظهر ادامه داشت، ناوگان کوچک ایران در دریای خزر به دست نیروهای شوروری افتاد.
هواپیماهای حملهکننده شوروی به بندر پهلوی (بندر انزلی فعلی) از فرودگاه باکو به پرواز درآمده بودند. (گروه مولفان تاریخ دفاع مقدس هوایی، ۱۳۹۳: ۴۹) نیروهای شوروی با بمباران مداوم بندر و مرداب انزلی و محل استقرار نیروی دریایی، در ساحل غازیان راه را بر هر گونه اقدامات تلافیجویانه بستند. سپس گروهی از ارتش سرخ شوروی در طوالش پیاده شدند. البته روسها بعدها مدعی شدند که تنها اقدام به پروازهای شناسایی و بخش اعلامیه کردند (اندرسون، ۱۳۹۴: ۶۷). (صص.۹۵ و ۹۶)