قربانی مقدس؛ گذرگاه نمادین از مرگ به زندگی

به گزارش ایرنا، اسطوره قربانی یکی از کهنترین و گستردهترین باورها و آیینهای بشری است که در اندیشهها، ادیان و فرهنگهای مختلف جهان حضور دارد. در این اسطوره، قربانی کردن، به عنوان راهی برای ارتباط با نیروهای الهی، جلب رضایت خداوند، کفاره گناهان یا پیروزی بر نیروهای شیطانی تلقی میشود.
واژه قربانی از ریشه «قرب» به معنای نزدیکی گرفته شده و این آیین، نماد تلاش انسان برای نزدیک شدن به الوهیت و جلب توجه یا آشتی با خداوند است.
مراسم قربانی یکی از کهنترین آیینهایی است که انسانها برای جلب رضایت، کسب حمایت و دفع خشم خدایان انجام میدادند. این عمل در اصل نوعی ارتباط و اتحاد میان انسان و نیروهای ماوراءالطبیعه بود و هدف آن نزدیکی به خدایان و تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان تلقی میشد.
در بسیاری فرهنگها، مراسم قربانی با ضیافت و تقسیم گوشت همراه بود که نهتنها پیوند اجتماعی میان انسانها را تقویت میکرد، بلکه باور داشتند خدایان نیز در این ضیافت سهیماند.

قربانی؛ نماد چرخه زندگی و مرگ
قربانی کردن به معنای تقدیم چیزی ارزشمند به الوهیت نیروهای مقدس است تا رابطه انسان با نظم مقدس الهی برقرار یا از سر گرفته شود.
در بسیاری اسطورهها، آفرینش یا بازآفرینی جهان از طریق قربانی کردن یک موجود اولیه (گاو، انسان یا ایزد) رخ میدهد، این عمل نماد چرخه زندگی و مرگ است. در ایران باستان و دیگر تمدنها، قربانی کردن هم جنبه فردی داشت، به طور مثال برای رفع نیاز یا باروری و هم جنبه جمعی به طور مثال برای دفع بلا، پیروزی در جنگ، یا رفع بیماریهای همهگیر.
اسطوره قربانی ریشه در ناخودآگاه جمعی بشر دارد و بازتابی از دوران همزیستی انسان با طبیعت و نیروهای ناشناخته است. در این اسطورهها، معمولاً قربانی کردن یک موجود اولیه (انسان یا حیوان) موجب آفرینش یا بازآفرینی جهان و نظم کیهانی میشود. آیین قربانی، بازنمایی و تکرار اسطوره نخستین است؛ یعنی انسان با انجام این مراسم، به نوعی در آفرینش یا بازسازی نظم جهان مشارکت میکند و با نیروهای مقدس پیوند میزند.
اسطوره قربانی در فرهنگهای گوناگون
اسطوره قربانی بازتاب نیاز انسان به معنا، امنیت و ارتباط با نیروهای فراتر از طبیعت است و در قالبهای مختلف آیینی و اسطورهای، از دیرباز تاکنون در فرهنگهای بشری تداوم داشته است.
قربانی اسماعیل؛ در ادیان ابراهیمی
در این روایت که در سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام روایت شده است، ابراهیم (یا ابراهام) به فرمان خدا مأمور میشود پسرش را قربانی کند. در یهودیت و مسیحیت، پسر مذکور اسحاق است اما در اندیشه اسلامی، این پسر معمولاً اسماعیل در نظر گرفته میشود.
این اسطوره نماد اطاعت کامل از اراده الهی است. آنچه در نهایت قربانی میشود، نه پسر بلکه خواست و اراده شخصی پدر است. این داستان، آغازگر آیین «عید قربان» در اسلام و مفهومی کلیدی در ایمان یهودی و مسیحی است. از منظر جامعهشناسی دینی، این روایت به تقویت نظم دینی و پذیرش قوانین متعالی کمک میکند.
مسیح در آیین مسیحیت
در اندیشههای مسیحی، عیسی مسیح (ع) خود را به عنوان قربانی برای نجات بشر معرفی میکند که این خود به نوعی بازتاب اسطوره قربانی به شمار میآید. در الهیات مسیحی گفته میشود که مسیح (ع) خود را به تاوان گناهان انسان، قربان کرد تا انسان شایسته بخشش خداوند باشد.
مسیح، قربانی نهایی است که رنج او به معنابخشی به رنج انسان و آشتی بین بشر و خدا تعبیر میشود. در بسیاری آیینهای کلیسا، عشای ربانی یادآور این قربانی است. این اسطوره از مهمترین ستونهای الهیات مسیحی است.

گاو و کیومرث در ایران باستان
در آیین مهرپرستی (میترائیسم)، که یکی از آیینهای رازآمیز و تأثیرگذار ایران باستان بود، صحنه اصلی و مقدس، قربانی کردن گاو توسط ایزد مهر (میترَه) است. در این اسطوره، مهر به فرمان خورشید یا به خواست سرنوشت، گاوی نیرومند را به غاری میبرد و در آنجا او را قربانی میکند. از خون، دم و اعضای گاو، گیاهان، غلات و سایر مظاهر زندگی میرویند؛ از جان گاو، جهان زنده دوباره زاده میشود. این قربانی نماد مرگ خلاق، نوزایی طبیعت و پیروزی نور بر تاریکی است. صحنه «گاوکشی» یا «تاوروکتونی» در تمام نیایشگاههای مهری مرکز توجه بود و مفهومی کیهانی، آیینی و رستگارانه داشت.

در اسطورههای زرتشتی، کیومرث و گاو یکتازاده دو موجود بنیادین هستند که مرگ آنها نقش قربانی آغازین را ایفا میکند. کیومرث، نخستین انسان، در نبرد میان اهریمن و اهورامزدا کشته میشود و از نطفهاش نخستین زوج انسانی، مشیه و مشیانه، پدید میآیند.
همزمان، گاو یکتازاده نیز بهدست اهریمن کشته میشود، از جسد او گیاهان میرویند و نطفهاش که به ماه سپرده میشود، منبع آفرینش جانوران میگردد. مرگ این دو، نه پایان، بلکه آغاز زندگی و نظم کیهانی است و به همین دلیل میتوان آنها را قربانیانی مقدس دانست که هستی از مرگشان زاده میشود.
پوروشا؛ در وداهای هندو
در ریگودا، پوروشا موجود کیهانی است که خدایان او را قربانی میکنند. از بدن او، اجزای هستی پدید میآید: از دهانش برهمنان (روحانیان)، از بازوانش کشاتریاها (جنگجویان)، از رانهایش ویشیاها (بازرگانان)، و از پاهایش شودراها (کارگران) آفریده میشوند.
این اسطوره، قربانی را منشأ نظم اجتماعی و کیهانی میداند. بدن پوروشا استعارهای از جهان اجتماعی هند است و طبقات اجتماعی را با خلقت الهی پیوند میدهد. در اینجا، قربانی نوعی بنیانگذار نظم است.

پرومتئوس؛ اسطوره یونان باستان
پرومتئوس، یکی از تیتانها، آتش را از زئوس میدزدد و به انسان میدهد. زئوس او را به صخرهای زنجیر میکند و هر روز عقابی جگر او را میخورد.
پرومتئوس نماینده خرد و آگاهی انسانی است. او قهرمانی قربانیگونه است که برای پیشرفت بشر، رنج میبرد. این اسطوره، شباهتهایی با قربانیان در تاریخ بشری دارد که برای حقیقت، عدالت یا آزادی از خود گذشتهاند. در نظریههای روانتحلیلگرایانه مانند دیدگاه یونگ، پرومتئوس نماد «خود»ی است که برای فردیت یافتن، باید از نظم پدرسالار (خدایان) بگذرد و رنج ببرد.
دگرگونی مفهوم قربانی در طول تاریخ
در بسیاری فرهنگها، جایگزین شدن قربانی حیوان به جای انسان، نتیجه تحول تدریجی آیینها و روند عقلانیتر شدن جوامع بوده است. نمونههایی مانند قربانی اسماعیل و جایگزینی قوچ با انسان، بیانگر تحول و تلطیف این اسطوره در فرهنگهای مختلف و گذار از قربانی انسانی به حیوانی است که خود نوعی رازگشایی و تفسیر دوباره اسطوره نخستین به شمار میرود.
با پیشرفت تمدن و تحول ارزشهای انسانی، بسیاری جوامع به تدریج از خشونت آیین قربانی انسانی فاصله گرفتند و به جای آن، حیوانات را قربانی کردند تا چهرهای لطیفتر و انسانیتر به آیینها ببخشند. ادیان جدیدتر مانند ادیان آریایی و ادیان ابراهیمی، با تأکید بر ارزش جان انسان و معنویت، قربانی انسانی را مردود دانستند و بر جایگزینی آن با حیوان یا حتی قربانی نمادین تأکید کردند.
با گذر زمان، هدف آیین قربانی بیشتر جنبه نمادین و معنوی یافت و حیوانات یا پیشکشهای دیگر چون غذا، انجام کارهای خیریه و به طور تدریجی بخشیدن پول یا مایحتاج زندگی در قالب مفاهیمی چون نذر یا صدقه جایگزین قربانی انسان شدند تا همچنان پیوند با مقدسات و رفتار آیینی حفظ شود و میزان خشونت در این روایات کاهش یابد.
در داستان حضرت ابراهیم (ع)، جایگزینی قوچ به جای فرزند، نقطه عطفی بود که نشان داد خداوند به جای جان انسان، حیوان را میپذیرد و قربانی معنای نمادین یافت. گاهی نیز حیوانات به عنوان نماد بیگناهی، نقش جایگزین انسان را در آیین کفاره و آمرزش گناهان ایفا کردند و به جای گناهکار کشته میشدند.
این عوامل در کنار هم موجب شد قربانی حیوان به عنوان شکل غالب و پذیرفتهشده آیین قربانی در بسیاری از فرهنگها جایگزین قربانی انسان شود. این تحول را میتوان نقطه عطفی در تاریخ ادیان و تمدنها دانست که نشاندهنده رشد عقلانیت، اخلاق و معنویت در جوامع انسانی است.
آغازی از دل رنج
اسطوره «قربانی مقدس» یکی از بنیادیترین روایتهای فرهنگی است که انسان از طریق آن رابطهاش با قدرت الهی را شکل میدهد. بر اساس نظر ارنست کاسیرر (۱۸۷۴- ۱۹۴۵؛ فیلسوف نوکانتی آلمانی و تاریخنگار) قربانی مقدس نه صرفاً فداکردن یک موجود، بلکه عملی است نمادین برای آشتی و برقراری تعادل میان دنیای مادی و معنوی، آنگونه که کاسیرر میگوید، عمل قربانی ارزشهای اخلاقی و معنایی جامعه را در قالبی نمادین تثبیت میکند.
جوزف کمبل (۱۹۰۴ -۱۹۸۷ اسطورهشناس آمریکایی)، نیز این روایت را در چارچوب «سفر قهرمان» بررسی میکند؛ جایی که مرحله «مرگ و رستاخیز» اغلب از طریق قربانیشدن قهرمان تحقق مییابد. به نظر کمبل، قربانی مقدس نقطه گذار است که قهرمان و جامعهاش را از وضع موجود به سوی هویتی نو هدایت میکند و این مرگ نمادین یا واقعی، زمینهساز باززایش روانی و اجتماعی میشود.
با نگاهی به دیدگاه کاسیرر و کمبل درمییابیم «قربانی مقدس» هم «زبان نمادین» است (بر اساس کاسیرر) و هم «مرحله گذار اسطورهای» (به روایت کمبل). از دید کاسیرر، قربانی مقدس واسطهای نمادین میان انسان و نیروی بالاتر است که نظم اخلاقیکیهانی را بازتولید میکند، و از نظر کمبل، همین قربانی نقطه اوج «مرگ و رستاخیز» است که امکان سازندگی و آگاهی نو را فراهم میآورد.
در نتیجه، اسطوره قربانی مقدس نه تنها به عنوان روایتی باستانی در زمان و مکان خاص باقی نمیماند، با ساختار نمادین و روانشناختی خود، همچنان در فهم بحرانها و گذارهای انسانی نقش فعالی ایفا میکند.