«فردریک» از عشق میگوید/ تلفیقی از سیاست و سانسور

به گزارش خبرنگار تئاتر ایرنا، «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت سرگذشت ستارهی بازیگریِ تئاترِ بولوار در پاریس و فرانسه قرنِ نوزدهم است. فردریک لومتر، بازیگری افسانهای است که تمامِ نقشها و ژانرها را آزموده است. او میلی سیریناپذیر برای بازیگری دارد. از لذاتِ زندگی چیزی نیست که تجربه نکرده باشد اما چند ماهی است که در میانِ تماشاگران متوجه دو چشمِ میشی رنگ میشود که در تاریکی فضای سالنِ نمایش همچون چشمانِ گربه میدرخشند و این سرآغازِ نمایشنامهی شورانگیزِ اریک امانوئل اشمیت است.
گروه تئاتر برای اجرای نمایش «بیست سال یا زندگی سیاه بخت» در تئاتر فولی دراماتیک پاریس آماده میشوند که پسر سرایدار، «ماکسیمیلیان» جمهوری خواه را زخمی، تیر خورده و فراری، به جرم سوء قصد علیه «لویی فیلیپ» پادشاه فرانسه به پشت صحنه میآورند. ماموران امنیتی تئاتر را محاصره می کنند، «فردریک» که در نقش اول نمایش به نام «ژنرال مورل» است او را در صندوق اتاق پشت صحنه پنهان میکند و…
به زعمی، متن نمایش، انعکاس دهنده زندگی، هنر، سانسور، سیاست، جامعه و مناسبات تئاتر و روابط هنرمندان آن است به ویژه موضوع هنر حکومتی که قهرمانان آن خدایان و نیمه خدایان و شاهزادگان هستند و موضوع آن غم و درد عاشقی آنهاست و هنر مردمی مثل مولیر و اینکه هنر دست آموز حاکمیت ها و اصحاب قدرت و ثروت نیست و بعد لایه های ضد میلیتاریستی(نظامی گری) با موضوع خیانت زنان ژنرال ها در ارتش فرانسه است که به صورت نمایش در نمایش شرح داده می شود.
«فردریک» نمایشی که از عشق میگوید و البته در لابلای آن چیزهای فرعی دیگری هم وجود دارد. مثل سیاست، سانسور، استبداد، دیکتاتوری؛ همه آن چیزهایی که به هر حال در حاشیه این جهان کمپرس شده، فشرده شده، تحت نام تئاتر فولی دراماتیک میبینیم. یعنی در اصل داریم یک جهان بزرگتر را میبینیم.
به گفته حمیدرضا نعیمی کارگردان «فردریک» حرف فردریک سادهترینش در مورد عشق است. او میگوید: آن چیزی که به نظر من حلقه مفقوده امروز زندگی بشر است. با وجود این که در خیلی از فیلمها و داستانها و کتابها در مورد عشق حرف میزنیم اما فکر میکنم امروزه در جامعه بشری، این واژه با تمام تعاریف، اشکال و آن حسی که ایجاد میکند جایش خیلی خالی است.
وی افزود: این عشق به هر چیزی میتواند باشد؛ به طبیعت، انسان و خدا، دین، خود و دیگری. هر چیزی، حتی به شغل، حرفه، نوشتن و خلق اثر هنری. عشق به تمام معنایش به مفهوم کلی، ازلی و ابدیاش، یکی از چیزهایی است که خیلی باید در مورد آن حرف بزنیم. وقتی مشخصا به انسان برسد خیلی زیباتر هم میشود.
نعیمی اظهار داشت: این نمایش در مورد عشق حرف میزند و از این بابت فکر میکنم برای جامعه ما که این روزها اینقدر مستاصل، ناامید است و میشود گفت نابسامان شده و مردم نسبت به آینده خودشان واقعا هیچ چشماندازی ندارند، ما بیشتر باید از عشق حرف بزنیم و بگوییم که هنوز هم میشود با این واژه خیلی چیزها را ساخت.
او در مورد این که چقدر از متن اصلی فاصله گرفتید؟ گفت: از متن اصلی خیلی فاصله نگرفتیم. چون هر چیزی داریم از متن اصلی داریم. یک جاهایی به اندازه اندک نیاز داشتیم که این متن را از زمان ۵ ساعته خود به دو ساعت و ۱۵ یا ۲ ساعت و ۲۰ دقیقه برسانیم، نیاز بود مقداری کوتاه شود و این کوتاه شدن باعث شد تعدادی از کاراکترها و صحنههای زیاد این نمایش حذف شوند. و در لابلای این تنظیم برای اجرا احساس کردم در یک جاهایی بد نیست که ایرانیزه هم بشود. البته که اصل و اساس ماجرا فرانسه قرن ۱۸ است اما جای تاسف دارد که فرانسه قرن ۱۹ شبیه ایران قرن ۲۱ است.
نعیمی گفت: به طور شبانهرزی برای نمایش کار میکردیم. روزی که رضا بابک به دیدن کار آمد گفت میتوانم بفهم که چقدر بازیگرها سختی کشیدند تا به این انعطاف بدن، بیان و این ایستایی و ژستها برسند. تقریبا دو ماه و خوردهای تمرین داشتیم اما روزی ۱۰ تا ۱۲ ساعت یک نفس کار کردیم.
سام درخشانی بازیگر نقش فردریک هم گفت: از یک جایی از تمرینها فردریک شروع به کار کردن کرد. در اوایل کار، انگیزهای که برای بازی کردن در این تئاتر داشتم زیاد بود. یکی مثلا خود آقای نعیمی و دیگری متن بود. همچنین تالار وحدت و در نهایت گروه و کست. اما از یک جای دیگر همه اینها تقریبا کمرنگ شدند و خود علاقه من به فردریک لومتر بود که داشت کار میکرد و باعث شد که من در این نقش برای بازی کردن انگیزه بیشتری پیدا کنم.
او افزود: احساس من این است که همیشه روی صحنه تئاتر در ۱۰، ۱۵ سالی که فعالیت در این زمینه داشتم، از همه مدیومهایی که بازی میکنم، حالم هم بهتر است و هم قویترم. یعنی چیزی که خودم احساس میکنم. نقشهایی که در تئاتر بازی کردهام، هر کسی دیده همگی شاخص بوده است. اوضاع من کلا در تئاتر بهتر از مدیومهای دیگر است.
همچنین بهنام شرفی بازیگر نقش «آنتوان» درباره نزدیک شدنش به این کاراکتر گفت: این چهارمین یا پنجمین کاری بود که تجربه همکاری با حمیدرضا نعیمی را داشتم. چون جنس بازی من را میشناسند و من جنس کارگردانی و نگاه ایشان را. این موضوع یک مقدار کار را برایم راحتتر کرد. این کار در تئاتر شهر اجرا رفته بود و من آن را دیده بودم. در آنجا امیر کربلایی زده این نقش را بازی میکند و این برای من یک چالش بود که تماشاگرانی در مقام مقایسه میآیند و کار را میبینند.
او ادامه داد: آنتوان کاراکتر خیلی جذابی برای من بود و اولا حلقه وصل نمایش است. یعنی بین صحنهها و جایی که نمایش قرار است به صحنه بعد وصل شود، آنتوان مثل قلب تپنده است و این شریان در دستش قرار دارد. اگر ریتم کند باشد، آنتوان کند باشد نمایش کند میشود و اگر ریتم درست و انرژیاش بالا باشد و همینطور ریتم نمایش بالا میرود و این کارم را خیلی سخت کرده بود.
شرفی اضافه کرد: ضمن این که سعی کردیم یک مقدار از آن شخصیت اتو کشیدهای که با سیبیل کلارک گیبلی که برایش طراحی شده بود با کمدی که در فواصل کار ایجاد میشد، یک مقدار کاراکتر را برای تماشاگر جذاب میکند.
او همچنین در مورد برخی اکتها در بازیاش که برخی شخصیتهای ایرانی را به نمایش میگذاشت گفت: اینها در تمرینات اتفاق میافتاد و به قول معروف لوندیهایی بود که سعی میکردیم خودمان آنها را اضافه کنیم و در جاهایی حمیدرضا نعیمی تایید میداد و ما آنها را سیو میکردیم و در برخی جاها هم تایید نمیکردند و برخی موارد هم در طول اجرا حذف شد. در نهایت حاصل یک کار جمعی بود.
در عین حال، ژاکلین آواره دیگر بازیگر این نمایش گفت: نمایش فردریک، نمایشنامهای فوق العاده با بازنویسی خوب آقای حمیدرضا نعیمی است و وقتی دعوت به کار شدم با توضیحی که درباره نقش خودم دادند، خیلی راغب شدم. مادام تیپوله آخرین نفری است که تا آخرین لحظه کنار فردریک میماند و لحظهای او را ترک نمیکند.
او اضافه کرد: نمایشنامه بسیار قشنگی است و کمدیها و تلخیهای آن بجاست. جای بازی و کست ، اجرا و سالن خوبی داشت و برای من خیلی ارزشمند بود. کاراکترم را خیلی دوست داشتم. شخصیت خیلی بانمکی است. با فیدبکی که داشتم صد درصد به نقش نزدیک شدم. از مخاطبان، خاص و عام فیدبکها خیلی عالی است.
در «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت، ترجمه شهلا حایری، کارگردانی حمیدرضا نعیمی و تهیهکنندگی شیدا منوچهری نائینی، سام درخشانی، شبنم مقدمی، مهدی حسینی نیا، بهنام شرفی، ژاکلین آواره، جوانه دلشاد، گیلدا حمیدی، مرتضی نجفی، سحر لطفی، صالح لواسانی، ، سیاوش خادم حسینی، فرهاد قدیم خانی، حامد اعتصام، پویا اسکندرزادگان، پویان حبیبیان، مهدی قاسمی درویش، امیرحسین مرادی، ایلیا نورعلی، رضا سعیدا، علی حاجی نژاد، محمد علی فاضل، اشکان افشاری و پوریا پارسیان ایفای نقش می کنند.