نان دیروز کجا و امروز کجا؟

نان و کیفیتش، شاطر و مرام آنها از گذشته تا کنون تغییر کرده، از کیفیت و ابعاد آن گرفته تا شاطرهایی که با نام خدا کرکره مغازههایشان را بعد از نماز صبح بالا میدادند تا مردم پیش از طلوع آفتاب لقمه نانی به خانه ببرند. دیگر نه از آن نانها و بوی خاطرهانگیز آن خبری است و نه از آن شاطر سحرخیز که تنورش را گرم میکرد تا سفرهای سرد نماند. با همه اینها همچنان نان برای مردم حرمت دارد زیرا سفره غنی و فقیر نمیشناسد و برکتش را نثار هر سفرهای میکند.
با همه حرمتی که برای نان قائل هستیم اما باید گفت؛ نان دیروز کجا و نان امروز کجا؟ همه ما آن نان سنگکهای قدیم با آن ابعاد و کیفیتش را یادشان میآید یا آن نان بربریهای به اصطلاح خاش خاشی، بوی نانهای با کیفیتی که فضای خانه را تا ساعتها پر میکرد، حالا بوی نان هم شده خاطره، خاطرهای فراموش نشدنی.
در حالی نان و کیفیت و از سوی دیگر قیمت آن در همه جا مورد بحث است که اردیبهشتماه امسال اعلام شد، اختیار تعیین قیمت نان در هر استان به استانداران واگذار میشود تا زنجیره گندم، آرد و نان اصلاح، ساماندهی و کارآمدسازی شود، اینکه آیا این هدف محقق شده یا نه را باید از مردم و نانواها پرسید.

با توجه به اینکه این روزها دوباره بحث افزایش قیمت نان در تهران مطرح و البته تکذیب شد و البته مشکلاتی که در این صنف وجود دارد، پژوهشگر ایرنا به مناطق مختلف تهران سری زده و میان مردم و نانواها آمده تا از نزدیک شنوای حرفهای آنها باشد. گرانفروشی، کمفروشی و کیفیت پایین نان، از مهمترین دغدغههای شهروندان است، اینکه در نبود نظارت، نانوایی پیدا نمیشود که نان را طبق قیمت تعیینشده به مشتری بدهد و هر نانوا با هر روشی به دنبال دور زدن قانون است. از آن سو، نانواها هم دل پری دارند از عدم تناسب درآمد و هزینهها.
جنوب تهران، صفهای طولانی با حضور اتباع
از جنوب تهران آغاز میکنیم، از یک نانوایی لواشی در محدوده شهرک ولیعصر در منطقه ۱۸؛ صف طولانی است و تقریبا همه کلافه و خسته شدهاند؛ خانمی در صف ایستاده، میگوید: «چند سالی بود که ما شاهد صفهای عجیب و غریب گذشته در نانواییها نبودیم اما اکنون با افزایش اتباع بیگانه و بعد از مجهزشدن نانواییها به کارتخوان، صفهای طولانی مشاهده میشود. زمانی که برای تهیه نان به نانوایی مراجعه میکنم شاهد حضور تعداد زیادی اتباع در صفهای نانوایی هستم که هر کدام تعداد زیادی نان تهیه میکنند. متاسفانه قانونی هم وجود ندارد، برخی مواقع شهروندان از دریافت نان یارانهای محروم میشوند.»
البته این مساله را «نادر یاراحمدی» مشاور وزیر و رئیس مرکز امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور ایران تاکید کرده و گفته، ۵۰ درصد اتباع در تهران زندگی میکنند و ما مشکل نان داریم و بسیاری از مردم ناراحتند زیرا عددی به این جمعیت اضافهشده و برای آنها سهمیه دیده نشده است و مردم به مراکز نظرسنجی تلفن کرده و از این موضع گله دارند.
بیشتر مردم این مناطق نسبت به این موضوع شکایت داشتند؛ گویا اتباع خارجی زیادی در این مناطق سکونت دارند. البته صحت این موضوع را با نگاهی به افرادی که در صف نان ایستادهاند، میتوان تائید کرد.
برای کمک به شاطر، کارت یک مشتری که ۱۰ نان گرفته بود را گرفتم و کارت کشیدم؛ شاطر با عصبانیت گفت چه تعداد نان را حساب کردی؟ گفتم ۱۰ عدد؛ عصبانیتر شد و گفت باید هزینه ۱۱ عدد نان را محاسبه میکردی!شرق تهران، دولا پهنا حساب کردن
به شرق تهران میرویم، با خانم میانسالی گرم صحبت میشوم؛ میگوید: روزی برای خرید نان آمدم، شاطر تک و تنها نان میپخت و دست مردم میداد و مشتریان زمان طولانی باید میایستادند تا پول نان را حساب کند. هدف از پرداخت نان با کارتخوان این بود که میزان تخلفات کم شود اما به نظرم نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه راهی برای خلاف باز شد. برای کمک به شاطر کارت یک مشتری که ۱۰ نان گرفته بود را گرفتم و کارت کشیدم؛ شاطر با عصبانیت گفت چه تعداد نان را حساب کردی؟ گفتم ۱۰ عدد، عصبانیتر شد و گفت باید برای ۱۱ عدد نان کارت میکشیدی! اعتراض کردم و او در جواب گفت، همیشه یک عدد بیشتر حساب میکنیم. از این حد بیانصافی و بیقانونی حیرتزده شدم.
سراغ نانوایی دیگری میروم، صف طولانی است؛ نانوا تندتند نانها را از تنور بیرون آورده و روی میز قرار میدهد. خانمی به نانوا اعتراض میکند که نان را گران میفروشی، حداقل نان مرغوب به مردم تحویل بده! این نان که سوخته است؛ نانوا با بیاخلاقی میگوید: «قرار نیست رویش نقش زلیخا بکشم همینی که هست.»
با آن خانم وارد گفتوگو میشوم، میگوید: «همیشه همین طور است، پول کامل یک نان سنگک را میگیرند و نیمه سوخته تحویل میدهند؛ به نظرم آردها کیفیت گذشته را ندارد؛ اعتراض هم میکنی این طور جوابت را میدهند.»
مردم میانسال از میان جمعیت میگوید: عدهای هم سودجو هستند به ترفندهای مختلف از جمله نان کنجدی، سبزیجات و آغشته به تخمه آفتابگردان که آن هم بسیار کم استفاده میشود، نان گرانتر دست مشتری میدهند و ادعا میکنند نان ساده ندارند اگر کسی هم اعتراض کند به او بیاحترامی میکنند.
غرب تهران، جابهجایی سهمیه آرد دولتی با نانوایی فانتزی؟
به غرب تهران میروم، حرفهای ساکنان جنوب و شرق شهر تهران با غرب چندان تفاوتی ندارد؛ همه از کیفیت نان ناراضیاند. شهروندی که در صف نان بربری ایستاده میگوید: عدم نظارت بر ساعات کارمشخص برای نانواییها یکی دیگر از مشکلات ماست.
وی همچنین به جابهجایی سهمیه آرد دولتی با نانواییهای فانتزی آزادپز و در نتیجه تعطیلی مغازه نانوایی در ساعات کاری اشاره میکند و میگوید: این مشکل هم به مشکلات دیگرمان اضافه شده است.
خانم میانسالی که در صف ایستاده و از عدم رسیدگی به شکایات مردم گله دارد، میگوید: کمفروشی یکی دیگر از تخلفات نانوایان است. معمولا برای هر نان وزن مشخصی اعلام میشود که باید آشکارا و جلوی دید باشد، متاسفانه به تکرار مشاهده کردهام که چانه نان (تقریبا ۲۰۰ یا۳۰۰) گرم کمتر از وزن واقعی خود به فروش میرسد و در صورت مشاهده بازرس هم جریمه بسیار اندک نقدی در نظر گرفته میشود در حالی که با این تخلفات باید جدیتر برخورد شود؛ این تخلفات یعنی دست در سفره مردم بردن.
به سمت نانوایی بربری میروم. با کمی بررسی متوجه میشوم نانوا به جای نان بربری، نان شیرمال و روغنی میفروشد!
«بهتر است نان را وزن کرده و مقیاس خریدوفروش از عدد به کیلوگرم تبدیل شود تا از تخلف کمفروشی کاسته شود. باید در پرداخت یارانه نان به نانوایان تجدیدنظر شده و نانواییها رتبهبندی شوند»شمال تهران، امان از کمفروشی
چرخی میزنم و به سمت شمال تهران میروم، هوا رو به تاریکشدن است و همه خسته از کار روزانه در حال بازگشت به خانه هستند؛ سراغ نانوایی میروم که صف آن تقریبا خلوت است. با مرد جوانی که در صف ایستاده گفتوگو میکنم؛ از کیفیت نان راضی است اما میگوید: بهتر است نان را وزن کرده و مقیاس خریدوفروش از عدد به کیلوگرم تبدیل شود تا از تخلف کمفروشی کاسته شود. باید در پرداخت یارانه نان به نانوایان تجدیدنظر شده و نانواییها رتبهبندی شوند. اگر نانوایان متعهد و با وجدان مورد تشویق قرار گیرند از تخلفات در این صنف کاسته خواهد شد.
این شهروند ادامه میدهد: یک نانوایی باید برای کارکنانش، کارت بهداشت و دفترچه بیمه دریافت کند اما متاسفانه برخی از کارفرمایان به جای کارگران شاغل، اعضای خانواده خود را بیمه کرده و پیوسته کارگران را اخراج میکنند؛ در واقع مدت کوتاهی به کارگران شغل میدهند که توقع بیمه نداشته باشند؛ این مورد برای یکی از بستگان ما اتفاق افتاد.
وی اضافه میکند: برخی نانوایان قیمت نان را به دلخواه خود تعیین کرده و و قیمتهای مصوب شده که روی شیشه یا جایی در نانوایی درج شده است را مخدوش میکنند.
نانوا: متاسفانه برخی از همکاران در هنگامی که کارت مشتری را میگیرند، بیاخلاقی کرده و یک عدد نان بیشتری محاسبه میکنند تا سهمیه آردشان کم نشودنانواها چه میگویند؟
یکی از شاطران قدیمی محلهای که پیرمردی از نسل قدیم نانواییهای تهران است از عملکرد برخی از همکارانش گله دارد: درگذشته مالکان نانوایی در صورت نداشتن مشتری، آرد یارانهای را در بازار آزاد به فروش میرساندند و سود بالایی کسب میکردند اما در طرح جدید تاکید شد که اگر آرد یارانهای تبدیل به نان نشود، سهمیه نانوایی کاهش مییابد. به همین دلیل متاسفانه برخی از همکاران در هنگامی که کارت مشتری را میگیرند، یک عدد نان بیشتری محاسبه میکنند تا سهمیه آرد از آنها کم نشود؛ باید در این زمینه فکری شود تا هم نانوا نگران کم شدن سهمیهاش نباشد و هم اینکه جلوی این گونه بیاخلاقیها گرفته شود.
وی ادامه میدهد: یکی دیگر از مشکلات، وجود دو کارتخوان در نانواییهاست در صورتی که قرار بود مجوز براساس میزان فروش نان تعیین شود. با توجه به مشکلات مختلف در این صنف از جمله مالیات و حقالزحمه کارگر، نانوا در ازای خرید یک نان با سهمیه دولتی از دو کارتخوان استفاده میکند و پول دو یا چند نان را از دستگاه میکشد؛ براین اساس شاطر میتواند ادعای فروش ۱۰۰ هزار نان را داشته باشد. متاسفانه برخی از همکاران ما نانهای مرغوب را جلوی چشم مشتری برای فروش در گوشهای انباشت کرده و نان نامرغوب دست مشتریهایی که در صف ایستادهاند، میدهند.
نانوای دیگری از عدم پاسخگویی مسئولان مربوطه نسبت به نانواها گلهمند است و میگوید: با کمکردن سهمیه آرد، انگشت اتهام به سوی نانوا میرود در صورتی که با مشتری زیاد و سهمیه کم، نمیتوان پاسخگو بود. به دستگاههای مربوطه هم مراجعه کردهام اما پاسخ قانعکنندهای نمیدهند.
وی با این ادعا که سهیمه آرد، سلیقهای در نانواییها توزیع میشود، ادامه میدهد: کارتخوان نانوایی هم یکی از مشکلات است. به طور مثال برخی مشتریها مانند سالمندان، کودکان و اتباع، هنگام مراجعه، پول نقد همراه دارند و در صورت نداشتن کارت بانکی با مشکل مواجه میشویم.
«البته «محمد جلال» مشاور وزیر اقتصاد چندی پیش در نشست شورای آرد، نان و گندم کهگیلویه و بویراحمد در یاسوج به این مساله پاسخ داد و گفت: فرآیند خرید نقدی نان برای اتباع کشورهایی که فاقد کارت بانکی هستند پیشبینی شده است.»
این نانوا با ناراحتی میگوید: «متاسفانه برای اضافهکردن سهمیه آرد، مقیاس اندازه گیری را قاشق چایخوری و برای کمکردن، ملاقه را معیار قرار میدهند. بیعدالتی در تقسیم سهمیه آرد بیداد میکند. با وجود اینکه هزینهها بسیار بالاست و درآمدکم، هزینه دخلوخرج با هم جور در نمیآید.»
راه کسب درآمدش، همین است؛ دلالی نان؛ ساعت کارش سه تا چهار ساعت در روز است اما درآمدش در ماه به حدود ۱۰۰ میلیون تومان میرسد! نان را به چند بیمارستان، مغازه و سوپرمارکت در شمال شهر توزیع میکندردپای مافیای نان در سفره مردم
در زمان تهیه گزارش، از دلالان نیز نام برده شد؛ دلالانی که نانها را به تعداد زیاد از نانوایی خریداری کرده و در بستههای چاپشده به قیمتهای بالا در سوپرمارکت، بیمارستان و حتی ادارات عرضه میکنند.
جوان است و دلال نان، تازه از یکی از استانها به تهران آمده و تشکیل خانواده داده است؛ میگوید راه کسب درآمدش، همین است؛ نان بخرد و بفروشد. ساعت کارش سه تا چهار ساعت در روز است اما درآمدش در ماه به حدود ۱۰۰ میلیون تومان میرسد!
وی میگوید: «خودم آقای خودم هستم و مدیریت ساعات کار بهعهده خودم است؛ مالیات هم پرداخت نمیکنم .حق بیمهام را هم صاحب یکی از نانواییها به عنوان شاطر پرداخت میکند. نان را به چند بیمارستان، مغازه و سوپرمارکت در شمال شهر توزیع میکنم.»
پاسخی دریافت نشد
صحبتها را شنیدیم، حرفهایی که شاید برای همه قابل درک باشد و هریک به نوعی آن را تجربه کرده باشیم، به سراغ مسئول مربوطه رفتیم تا از زبان او پاسخ پرسشهای مردم و نانواها را بشنویم. پژوهشگر ایرنا بارها با «فاطمه نظری» رئیس اتحادیه نانوایان سنتی تهران تماس گرفت، پیام داد و پرسشهای مربوطه را ارسال کرد؛ اما پاسخی دریافت نکرد. پاسخی برای این پرسشها که «چرا کمک هزینه نانوایان پرداخت نمیشود؟ چرا با وجود هوشمندسازی آرد و نان، تخلفات وجود دارد و مردم و نانوایان هر دو ناراضی هستند؟ چرا بیشتر نانوایان برای خرید آرد و پرداخت دستمزد کارگران در مضیقهاند؟ چرا کیفیت نان بهبود نمییابد و … ؟