برشی از تاریخ ۹۰ ساله ایرنا و سیر تحول خبررسانی

بنیان ایرنا در ۲۰ مرداد سال ۱۳۱۳ خورشیدی و با تاسیس «آژانس پارس» در چارچوب سازمانی وزارت امور خارجه، با هدف گردآوری، ترجمه و انتشار اخبار ایران و جهان گذارده شد که نزدیک به چهار دهه بعد، وزارتخانهای با عنوان اطلاعرسانی فعالیت خود را در دولت وقت آغاز کرد و به این ترتیب در سال ۱۳۴۲، آژانس پارس به «خبرگزاری پارس» با نام اختصاری پانا (PANA) تغییر نام داد. پیش از این، آژانس پارس برای مدتی به طور مشترک با رادیو فعالیت میکرد و تهیهکنندگی اخبار این رسانه را بر عهده داشت.
پایهگذاری وزارتخانه «اطلاعات و جهانگردی» در سال ۱۳۵۳ سبب شد تا خبرگزاری پارس نیز از نظر تشکیلاتی دگرگونیهایی را تجربه کند و در این تغییرات، خبرگزاری پارس از اداره کل خبرگزاری به سازمان خبرگزاری تبدیل و به عنوان یک شرکت سهامی دولتی شناسایی شد و به تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی رسید.
سه سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در دی ماه ۱۳۶۰ با تصمیم نمایندگان مجلس شورای اسلامی، خبرگزاری پارس به خبرگزاری جمهوری اسلامی با نام اختصاری ایرنا (IRNA) تغییر نام داد و فصل تازهای در فعالیتهای این رسانه گشوده شد.
نویسنده و پژوهشگر تاریخ به مناسبت ۹۰ سالگی ایرنا میزبان ما شد، در دفتر مرکز کرمان شناسی که مدیریت آن را برعهده دارد و ابتدا به پیشینه خبر و خبرگزاری در تاریخ و به همین ترتیب در کرمان اشاره کرد.
سید محمدعلی گلابزاده که نخستین مسئول روابط عمومی استانداری کرمان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بوده و مولف چند کتاب است، گفت: در گذشته که رادیو و خبرگزاری نبود، مردم خبرهای خود را از منابع مختلف میگرفتند. زمانی که دهه ۲۰ رادیو آمد سه یا چهار ساله بودم، یعنی حدود ۷۵ سال قبل مرحوم پدرم یک رادیو آندریا گرفته و آورده بود که درش باز میشد و آنتنی داشت که باید پشت بام میزدیم و خیلی دنگ و فنگ داشت.
وی افزود: بهخصوص شبهای جمعه که مرحوم راشد سخنرانی میکرد هر کسی در خانه رادیو داشت آن را طوری میگذاشت اگر تابستان بود در حیاط و زمستان در اتاق مینشستند صحبتهای ایشان را گوش میدادند؛ اخبار که جای خود را داشت.
مدیر مرکز کرمان شناسی گفت: قبل از آن زمینه خبر و اعلام خبر چند جا بود؛ یکی حمامها چون آن موقع مثل الان نبود که پنج دقیقه حمام بروند معمولا صبح قبل از طلوع آفتاب میرفتند و گاهی غروب از حمام بیرون میآمدند، به همین دلیل دو سنگی که در حمام گنجعلیخان کرمان در قسمت شرق و غرب نصب شده یکی طلوع و دیگری غروب خورشید را نشان میداده به خاطر همین در این مدت مردم حمام بودند؛ بنابراین حمام یکی از جاهایی که کارکرد خبرگزاری (انتقال خبرها) را داشت، همه دور هم مینشستند و خبرها را بیان میکردند.
حمام کرمان محل رد و بدل خبر بود
وی ادامه داد: جای دیگری که خبرها رد و بدل میشد بازار کرمان بود، بهخصوص برخی افراد به خبر و خبرگزاری معروف بودند؛ برای مثال یادم هست آقایی در دهانه روبهروی حمام گنجعلیخان؛ آن موقع میدان گنجعلیخان این گونه نبود و دهانههایی داشت که در هر کدام از این دهانهها مغازههایی بود که این آقا به نام «اصغر ریش» یا «اصغر پناه پور» همیشه خبرهایش دست اول بود، مردم هم با او محشور بودند و این خبرها رد و بدل میشد. یا در ابتدای بازار افرادی بودند که خبرهای روز کرمان را میدادند.
گلابزاده گفت: قبل از این کسانی که میخواستند از جاهای مختلف کسب خبر کنند صبح زود از دروازه شهر بیرون میآمدند و کاروانهایی که از جاهای مختلف میآمدند با این کاروانها صحبت می کردند که از کجا آمدید و برای مثال میگفت از یزد یا سیرجان. بعد میپرسیدند آنجا چه خبر بوده و خبرها را میگرفتند و پخش میکردند. انعکاس خبر و داشتن خبر یک امتیاز خیلی قابل توجهی بود که افراد را در سطح شهر لانسه (به سر زبانها انداختن) میکرد.
وی اضافه کرد: اینها جزئی از پیشینه خبر در روزگاران قدیم بود که با آمدن وسایل ارتباط جمعی از جمله رادیو شیوههای خبررسانی و خبرگزاری هم سیر تحولی پیدا کرد و این سیر تحولی تا امروز ادامه یافته است.
آشنایی با خبرگزاری پارس
نویسنده و مورخ کرمانی گفت: آشنایی من با خبرگزاری پارس از حدود سال ۱۳۴۳ است، سالی که در بهداری کرمان استخدام شد، یعنی بیش از ۶۰ سال قبل البته آن موقع کارمند بیمارستان مسلولین بودم که همان سال افتتاح شد و الان بیمارستان شفا است. آن موقع دوستان خبرگزاری پارس را دیدم از جمله مرحوم خردپژوه(۲۸ اسفند ۱۳۲۰- ۲۴ مرداد ۱۴۰۲)؛ که یادم میآید معاون وزیر برای افتتاح آسایشگاه مسلولین آمده بود و گپ و گفتهایی که از آنجا با همکاران خبرگزاری پارس داشتیم.
وی افزود: بعد از آن به دانشگاه رفتم و با اتمام تحصیل، رییس امور اداری بهداری در آن زمان شدم و در جلسات رسمی که مدیرکل بهداری وقت مرحوم دکتر خیراندیش و قبل از آن دکتر ضیاء ابراهیمی فرصت پیدا نمیکردند به جای ایشان در آن جلسات حضور پیدا میکردم و ارتباط ما با آقای خردپژوه و بعد آقای عاطفیفر(همکار بازنشسته ایرنا) از همین سالها بود.
آشنایی من با خبرگزاری پارس از حدود سال ۱۳۴۳ است، آن موقع دوستان خبرگزاری پارس را دیدم از جمله مرحوم خردپژوه، یادم میآید معاون وزیر برای افتتاح آسایشگاه مسلولین آمده بود و گپ و گفتهایی که از آنجا با همکاران خبرگزاری داشتیم
گلابزاده اظهار داشت: خاطرات جالبی داریم از جمله گروهی آمده بودند برای مسائل اقتصادی که استاندار وقت کرمان محمد طباطبایی یا نصراصفهانی بود و در استانداری صحبت میکردند؛ من و مرحوم خردپژوه کنار هم نشسته بودیم. آقایی با این گروه بود که زبان فارسی را دست و پا شکسته صحبت میکرد.
یکی از مطالبی که گفت “ما آمده اینجا برای تجارت ِاهِن”. من به آقای خردپژوه گفتم این آقا چه میگوید که ایشان گفت احتمالا برای تجارت کود. بعد متوجه شدیم کلمه آهن را میگفته اِهِن.
اولین مسئول روابط عمومی استانداری کرمان
وی افزود: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اولین کسی هستم که سال ۱۳۵۸ از بهداری به استانداری کرمان منتقل شدم و مدتی مسئول روابط عمومی استانداری بودم. آن موقع مرحوم حمید بهرامی استاندار کرمان بود و استانداری نیرو نداشت، بعضی نیروها میدانستند پاکسازی میشوند و رفته بودند؛ عده ای نمیآمدند( بر سر کار)، لذا هم دفتر اجتماعی، روابط عمومی و اداره ارزشیابی را اداره میکردم و فعالیت های دیگر داشتم، بهتدریج زمینه جا افتاد تا اینکه زارع میرک آباد دومین استاندار کرمان شد و تقریبا از آن زمان زمینه خبر، خبرگزاری و ارتباطات خبری ما بیشتر شد.
گلابزاده گفت: دوستان خبرگزاری از جمله آقای عاطفیفر برای تهیه خبر به استانداری میآمد و انعکاس میداد، بهویژه وقتی شخصیتهای مختلف در آن دوران به کرمان میآمدند. هنگام برنامهها با هم ملاقات داشتیم اما بعد از تنظیم و انعکاس خبر خیلی مجال نداشتم خبرها را دنبال کنم، در عین حال فرم پلی کپی (روبرداری) بود و برای ما میفرستادند که خبرها انعکاس پیدا کند. بعدها که مدیرکل دفتر اجتماعی استانداری شدم و کار روابط عمومی را هم انجام میدادم تعدادی از آنها را مجلد کردم و امیدوارم قدر آنها را دانسته و نگه داشته باشند.
وی ادامه داد: مطالبی که خودم تهیه کردم، دست نویس کردم؛ وقتی انتخابات برگزار شد آمار و اطلاعات از کرمان و شهرستانها مثل الان نبود که کامپیوتر باشد و اطلاعات سریع تدوین شود لذا نمونههایی را در منزل دارم یا در مورد کالاهای کوپنی کارهایی که انجام دادیم و خبرهایی که از ما میگرفتند موجود است.
میراث امروز آسان به دست نیامده
مدیر مرکز کرمان شناسی گفت: با توجه به اینکه بعد از انقلاب اولین کسی هستم که به استانداری انتقال پیدا کردم، آن روزهای سخت کار خبرگزاری را کم و بیش شاهد بودم؛ انعکاس خبری در میان آن همه بلواها و آشوبهایی که وجود داشت و طبیعتا انتظارات و توقعاتی که از دو سوی مخالفان و موافقان بود واقعا احساس میکردم دوستان عکاس و خبرنگار بار بسیار سنگینی را بر دوش داشتند و امیدوارم افرادی که امروز در آرامش کامل به تهیه خبر میپردازند یادشان باشد که این میراث آسان به دست نیامده، از چه مهلکههایی نجات پیدا کرده و از چه صخرههایی عبور کرده تا به آنها رسیده است.
با توجه به اینکه بعد از انقلاب اولین کسی هستم که به استانداری کرمان انتقال پیدا کردم آن روزهای سخت کار خبرگزاری را کم و بیش شاهد بودم، انعکاس خبری در میان آن همه بلواها و آشوبهایی که وجود داشت
وی افزود: خبرگزاری در زمان مرحوم خردپژوه همیشه یک مجموعه فعال بود، خوب انعکاس خبر میداد و در سالهای اخیر نیز بهتدریج رونق پیدا کرد؛ به خصوص زمانی که کمال خرازی (وزیر اسبق امور خارجه) مدیرعامل ایرنا در دهه ۶۰ بود.حضور ایشان در تهیه و انعکاس اخبار بسیار موثر بود و شاید یکی از روشنترین و مشعشع ترین دورههای خبرگزاری پارس که بعد از انقلاب به خبرگزاری جمهوری اسلامی تغییر نام داد، در آن دوره بود، چون به اندازه کافی در مجامع مختلف حضور داشتم، میدیدیم و میشنیدیم که این تلاشها و فعالیتها در چه موضع و چه مرجعی قرار دارد.
گلابزاده گفت: بعد از اینکه جنگ تحمیلی آغاز شد نیز شاهد فعالیت خبرگزاری پارس بودم، لذا یکی از دورههای بسیار پرفروغ این مجموعه خبری در روزگاری است که آقای خرازی مسئولیت این نهاد خبری را برعهده داشت و در زمان ایشان بود که نام خبرگزاری بر اوج فضای خبری ایران میدرخشید و در کنار نام سایر رسانهها یک کشش و کوششی از سوی مردم برای دست یافتن به اطلاعاتی که ایرنا میداد وجود داشت؛ در عین حال صداقت، تلاش، صفا و صمیمیت که احساس من یا احساس عمومی بود لابه لای نوشتههای این خبرگزاری متوجه میشد.
صداقت، صفا، صمیمیت و واقع گرایی
«این یکی از ذهنیات من است که همیشه برایم جالب بوده و همیشه با رضایت خاطر تورقی به ذهن میزنم و آن روزها را تداعی میکنم. آن دوره پر فروغ این خبرگزاری و نهاد رسانه ای زمانی است که خبرنگاران تا اندازه زیادی تلاش میکردند صداقت، صفا، صمیمیت و واقع گرایی را در اخبارشان لحاظ کنند. همین مساله موجب شده بود تا مردم گرایشی پیدا کنند، گرچه شاید آن روز یکی از دلایلش محدودیتهایی بود که وجود داشت و خبرگزاریهای دیگر نبودند که عرض اندام کنند اما به باور من یکی از عوامل موثر همین بود».
یکی از دورههای پرفروغ این مجموعه خبری در روزگاری است که آقای خرازی مسئولیت این نهاد خبری را برعهده داشت و در کنار نام سایر رسانهها یک کشش و کوششی از سوی مردم برای دست یافتن به اطلاعاتی که ایرنا میداد وجود داشت
نویسنده و پژوهشگر تاریخ گفت: توصیه میکنم این صداقت، یکرنگی، صفا و صیمیمت که آن زمان وجود داشت را امروز هم لحاظ کنید. با کمال تاسف آن دلبستگی و باور و یقینی که جامعه آن روز داشت امروز به رسانههای کنونی ندارد، به همین دلیل گرایش پیدا میکنند به شنیدن اخبار و انعکاس خبرهایی که گاهی در لابهلای آنها به گونه ای بسیار رندانه و گاهی رذیلانه نیات استعماری خود را لحاظ میکنند.
وی تصریح کرد: اگر آن صداقت را با مردم داشته باشیم و واقعیت را کتمان نکنیم، محتواهای ما مخاطب خواهد داشت و متاسفانه در برخی موارد در دهههای اخیر شاهد بودیم و دیدیم که به خاطر همین قضایا اعتماد مردم به رسانههای ما کم شد لذا امیدوارم دوستان در خبرگزاری، اصل اسلامی، اجتماعی و انسانی را لحاظ کنند و بتوانند باور و اعتقاد و اعتمادی که در گذشته وجود داشت را دوباره احیا کنند.
گلابزاده اظهار داشت: کار خبرگزاری مثل شمشیر دولبه است، اگر خوب عمل کند عاقبت بخیر است و اگر مغرضانه و بد عمل کند همان نکته که همیشه گفتم یکی در بحث تاریخ و یکی بحث خبررسانی که خبررسانی هم پشتوانه تاریخ میشود، یعنی همین خبرها، نکتهها و گفتههاست که روزی مورد احصا و کنکاش قرار میگیرد و از دل همین نکات، واقعیتهای تاریخی بیرون میآید؛ لذا یکی از بزرگترین خیانتهایی که به باور من ممکن است در یک مجموعهای صورت گیرد، در مجموعه خبرگزاری، خبرنگاری، تحریر و تقویم تاریخ است.
واقعیتها را فدای رضایت این و آن نکنید
وی گفت: امیدواریم کسانی که در این زمینه کار میکنند واقعیتها را فدای رضایت این و آن نکنند. نمیخواهم بگویم هر آنچه برداشت ما به عنوان خبرنگار و خبرگزار بود را لحاظ کنیم ولی میتوانیم واقعیتها را به گونه ای رقم بزنیم که حداقل زمینه انحطاط خیلی زیاد نباشد، برای آن مورخ و کسی که خبر را میخواند.
نویسنده کتاب گنج سی ساله افزود: این قضیه امروز بیشتر حساسیت خاصی دارد دلیلش این است که روزی ما وقتی خبری را میشنیدیم چون چشم و گوش بسته بودیم و از جایی اطلاع نداشتیم، هرآنچه به ما میگفتند تفهیم میشد، میفهمیدیم و میگفتیم شما درست میگویید اما امروز این طور نیست؛ هر اتفاق در سرزمین دورافتاده را در جاهای دیگر زودتر از ما گاهی متوجه میشوند.
«خاطره ای بگویم در این زمینه، حدود ۱۸ سال قبل دکتر فدایی که زمانی استاندار کرمان بودند، در واترلو کانادا حضور داشت و از ما به دلیل ارتباطی که با هم داشتیم دعوت کرد و چند روز به آنجا رفتیم. روزی در دانشگاه واترلو دکتر فدایی در اینترنت جست و جو کرد و گفت الان خبر آمده تصادفی در راه بین میبد و اردکان یزد رخ داده و ۱۴ نفر کشته شدند. ما با توجه به اینکه خویشانی در آن منطقه داشتیم همان موقع تلفنی با یکی از دوستان که در میبد بود صحبت کردیم و او گفت خبر ندارم که گفتم ما اینجا در آن طرف دنیا خبر داریم!.
وی گفت: قصدم این است حجتی بر صحبت خود بیاورم که گاهی اخبار و اطلاعات امروز زودتر از ما در نقاط مختلف دنیا انعکاس پیدا میکند، بنابراین اینکه بخواهیم از زیر بار واقعیتها شانه خالی کنیم یا خبری را مکتوم (پنهان) کنیم(شدنی نیست)؛ در چند دهه اخیر نمونههایی هم داشتیم که نشان داد در خبر و خبرگزاری باید صداقت کامل و واقعیتهای عینی را لحاظ کرد.
گلابزاده در این زمینه به سه جلد کتاب «به رنگ کویر» که خودش از مولفان آن است، اشاره کرد و گفت: این کتاب اسنادی از مجموعه کنسولگری انگلیس در کرمان را در اختیار مخاطب قرار داده و گزارشهای در مورد کرمان بوده است که پیشنهاد دارم آن را مطالعه کنید.
گاهی اخبار و اطلاعات امروز زودتر از ما در نقاط مختلف دنیا انعکاس پیدا میکند، در چند دهه اخیر نمونههایی هم داشتیم که نشان داد در خبر و خبرگزاری باید صداقت کامل و واقعیتهای عینی را لحاظ کرد
کتاب به رنگ کویر شامل گزارشهای محرمانه هفتگی کنسولگری انگلیس در کرمان سال ۱۹۲۰ میلادی (۱۲۹۹-۱۲۹۸ش/۱۳۳۹-۱۳۳۸ق) است.
وی افزود: در این کتاب به نوعی شیوه خبرگزاری را میبینیم که چقدر خوب کار کردند و باید مقداری از آنها بیاموزیم. صد سال پیش “سرپرسی سایکس” (ژنرال، نویسنده و جغرافیدان انگلیسی) گزارش خبری کرمان را به صورت هفتگی به کشور متبوعش میداده که به قدری دقیق و حساب شده بود که امروز میبینیم و متوجه میشویم اینها (کشورهای غربی) روی مساله خبر و خبررسانی چقدر خوب کار کردند.
گلابزاده اظهار داشت: تمثیلی داشتم و به آقای دعایی میگفتم استاد باستانی پاریزی حرفی را که میخواهد بزند مثل یک شطرنج باز میماند که ۴۰ دست آن طرفتر را میدید و یک مهره را جابهجا میکرد. سرپرسی سایسکس هم در خبرهایی که داده و گزارشهایی که تهیه کرده، همین طور عمل کرده است.
وی گفت: مثلا امروز یکی از دشواریها و مشکلات ما مسائل اقتصادی است که گاهی خیلی ساده و کمرنگ از کنارش میگذریم یا سعی میکنیم این واقعیتها را کتمان کنیم و این بزرگترین اشتباه است اما آنها (غربیها) این کار را نکردند. اولین صفحه در گزارش هفتگی خود قیمت گندم و نان را مینوشتند چون دولت متبوع از آنها خواسته بود زمانی ناترازی پیدا شد زودتر به فکر بیفتیم که مردم ناراضی نشود و اعتراض نکنند کما اینکه مشکلات تاریخی مثل قیام شالبافان و آنچه در زمان وکیل الملک دوم پیش آمد را میدانستند.
نویسنده و پژوهشگر تاریخ افزود: آنها تاریخ میدانستند و همین افراد بودند که تاریخ را نوشتند؛ نوشتههای سرپرسی از معتبرترین تاریخهای ماست لذا هم خبرنگار و خبررسان و هم تاریخنگار بودند. هنری است که یک خبرنگار در کنار کارهای خبری میتواند انجام دهد، به شرط اینکه ذهن خود را فقط به آن خبر محدود نکند و از آن خرمن، خوشههای مختلفی را برچیند.