فرهنگی

انتشار «طومار پیراهن معظم» با ۱۰ پرده‌خوانی

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا همزمان با برگزاری اختتامیه نخستین سوگواره بین‌المللی سفینة النجاة در جوار حرم سیدالشهدا(ع)، کتاب «طومار پیراهن معظم از آدم تا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام» نیز به همت مجمع جهانی حضرت علی اصغر(ع) رونمایی شد. این کتاب شامل پیشگفتاری درباره نقالی و مرشدی است و پس از مقدمه‌ای به قلم داود منافی‌پور دبیر این سوگواره، ۱۰ طومار نقالی و پرده‌خوانی روایت شده است.

در پیشگفتار کتاب آمده است: نقالی را باید گونه ای نمایش داستان گویی تلقی کرد که ایرانیان در این هنر، خلاقیت های منحصر به فردی از خود نشان داده اند. نقالی در ایران نسبت به الگوهای نقالی در دیگر نقاط جهان، در بین عموم و خصوص مردم از اهمیت و وسعت بیشتری برخوردار بوده است. نقل و نقالی رفته رفته شکل هنری به خود گرفته و گونه های مختلف پیدا کرده و گاهی در جنگ ها، گاهی در بزم ها، گاهی در بین فقرا، گاهی در بین شاهان، سلاطین، اغنیا و هر جا بنا به تناسب خود به کار گرفته شده است. نقالی در اصصلاح هنرهای نمایشی و هنرهای آئینی، یعنی آن که هنرمند به همراه نمایش و آواز و شعر و گفت و گو با مخاطب سخن بگوید و گفته هایی را از اسناد یا داستان ها و افراد خاصی بازگو کند. مثلا گفته فردوسی را منتقل کند و در آن دخل و تصرف نکند. این گفته ها از داستان های دینی و مذهبی گرفته تا داستان ها و سخنان عرفا و سخنان حماسی و معنوی حکیمان، ادیبان، شاعران و فرزانگان داستان سرایی است که بتواند مخاطب را به تعمقی زیباشناسانه در سخن وادارد. (صفحه ۸)

انتشار «طومار پیراهن معظم» با ۱۰ پرده‌خوانی

وصف نقال نیز اینگونه در کتاب آمده است: نقال در بیان، متبحر بوده و بدنش آماده برای اجرای حرکات متناسب با نقل است. یعنی او می داند که در چه جایِ داستان بنشیند یا برخیزد، سکوت کند، در کجا و چه زمان حرکت کند و کجا از عصای مخصوص خویش، منتشا، استفاده کند. همه فعالیت های نقال در صحنه اجرا برای آن است که مخاطب را بر اسب خیال بنشاند و او را با خود به سفری عمیق ببرد. (صفحه ۹)

محتوای نقالی بیشتر بر مدار ایمان به خدای یکتا بوده است. از همین رو نقالان خود را ملزم می دانستند که در آغاز با فتح بسم الله شروع کنند؛ در حین فعالیت، به صورت قلبی یا ذکر زبانی بر خدای یکتا توکل می کردند و سرانجام که امکان قرب آن ها پیش می آمده، با دعا یا آرزوی خیر که از خدا برای مخاطبان درخواست می کرده اند، مجلس را پایان می داده اند. (صفحه ۱۳)

مرشد نیز در کتاب این گونه تعریف شده است: به نقالان باتجربه که بنیادهای اخلاقی و زیباشناختی را در طی فعالیت خلاقانه خود به نمایش می گذاشته اند، مرشد می گفته اند. در حقیقت مرشد کسی است که با روایتگری هنرمندانه خود، مخاطب را در مسیر رشد و کیفیت اخلاق، معنویت، محبت و زیبایی شناسی تقویت کند. گاه مرشد در هنگام نقالی یا به عبارتی در زمان نوشتن طومار، به این نتیجه می رسد که با نقل طومار در چند مجلس، ذهن و روح مخاطب را درگیر داستان کند. مثلا در جریان نبرد رستم و سهراب، برای آن که پدران قدر فرزندان و فرزندان قدر نشان و هویت خود را بدانند، دامنه داستان را با طول و تفسیر و در چندین مجلس برپا می کرده اند تا با ایجاد فراز و نشیب های هنرمندانه که روان شناسانه و خودشناسانه بودند، مخاطب را رشد دهند. (صفحه ۱۵)

در مقدمه کتاب که به قلم محسن میرزاعلی و احمدرضا آذربایجانی نوشته شده، آمده است: سیدالشهدا(ع) امام زمان خویش است و الگویی است برای رهنمون کردن مومنان به سرمنزل زیبایی اما شیطان می خواهد بین ما و این الگوی الهی حجاب و جدایی بیاندازد تا در زمین، سرگردان و آواره باشیم. ابلیس همواره چنین کرده است؛ حتی در زمانی که پدرمان، آدم (ع) از بهشت رانده شد، خداوند حضرت آدم را بعد از فرود آمدن به زمین، به علت نافرمانی، به خویش دعوت کرد. آدم دوباره به بهشت بازگشت و قرار شد سفرش را کامل کند ولی برای در اماندن از کید و مکر و حسد شیطان، خداوند دستور داد تا پیراهنی معظم را که از نخ و بوریای بهشتی است به تن کند تا در امان باشد. (صفحه ۲۲)

مجلس اول این پرده خوانی به حضرت آدم اختصاص دارد؛ مجلس دوم به حضرت آدم و امان او؛ مجلس سوم پیراهن معظم و حضرت ابراهیم و مجالس چهارم، پنجم و ششم به داستان یوسف (ع)، دریده شدن پیراهن یوسف و بوی پیراهن یوسف؛ مجلس ششم به بوی پیراهن یوسف اختصاص دارد. مجلس هفتم به داستان پیراهن و نجات یونس پرداخته، مجلس هشتم به ودیعه رسول اکرم(ص) به امیر مومنان اشاره دارد، مجلس نهم به روایت ودیعه عرفه و لیلة المبیت اختصاص دارد و پیراهن چاک چاک سیدالشهدا(ع) در مجلس دهم آمده است.

در مجلس چهارم آمده است: وقتی (حضرت یعقوب) در سینه مضطر شد، یاد یادگار جدش حضرت ابراهیم و پدرش اسحاق افتاد. پیراهن معظم رو از صندوقچه ای که پنهان کرده بود، درآورد. با ادب و احترام طوری که برادران متوجه نشن، لباس رو تن یوسف کرد. رو به همه پسرهاش گفت «ذکر خدا یادتون نره» ولی مخاطب حرفش، یوسف بود. وقتی یوسف رو راهی کرد، گفت «فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین؛ به خدا سپردمتون پسرا! مواظب یوسف باشین!» (صفحه ۵۲)

در مجلس نهم می خوانیم: وقتی آدم هبوط کرد، جبرئیل به فرمان خداوند، به خاطر مراقبت او پیراهنی به او داد از جنس هداید و از نخ و بوریای بهشت. این پیراهن ابراهیم را از آتش محافظت کرد؛ در آتش حسد برادران یوسف، یوسف را محافظت کرد؛ این پیراهن در دل ماهی، یونس پیامبر را مراقبت کرد؛ در جنگ احد در تن رسول بود؛ این پیراهن جزو ودایع ولوی (منسوب به ولی) بوده و هست. به علی مرتضی ودیعه داده شد؛ دخت پیامبر آن را به حضرت زینب داد تا در کربلا به سیدالشهدا(ع) داده بشه. این ودیعه فقط به امین ترین مردم داده می شه. (صفحه ۹۴)

کتاب طومار پیراهن معظم از آدم تا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام توسط انتشارات سوره مهر در ۱۱۰ صفحه منتشر شده است.

.اختتامیه سوگواره بین‌المللی سفینة النجاة با حضور ۵۵۰ نفر از نخبگان از ۲۰ ملیت ۶ اردیبهشت در جوار حرم امام حسین (ع) در کربلا برگزار شد

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا